محل تبلیغات شما



امروز ۲۱ دی سالروز شهادت تعدادی از مدافعان حرمی است که از جمهوری اسلامی ایران با نیت دفاع از حرم اهل بیت (ع) و به منظور مبارزه با تروریست‌های تکفیری در سوریه به شهادت رسیدند.

مرتضی کریمی، میثم نظری، مهدی حیدری، محمد اینانلو، عباس آبیاری، رضا عباسی، مجید قربانخانی، امیرعلی محمدیان، علیرضا مرادی، محمد آژند، عباس آسمیه، حسین امیدواری و مصطفی چگینی، ۱۳ مدافع حرمی بودند که در سال ۱۳۹۴ زمانی‌که بیش از دو سوم سرزمین سوریه در اختیار تروریست‌های تکفیری، در مبارزه با آن‌ها به شهادت رسیدند.

سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی» در روز ۳۰ شهریور سال ۱۳۹۶ در مراسم اربعین شهادت مدافع حرم شهید مرتضی حسین پور، گفته بود: من در پیامی که برای شهادت شهید حججی دادم، گفتم ما انتقام خواهیم گرفت؛ ما باید به وعده خودمان صادق باشیم؛ انتقام ما این است که کمتر از ۳ ماه دیگر، اعلام پایان حکومت داعش در این کره خاکی خواهد بود. سعی می‌کنیم این ۳ ماه را به ۲ ماه تبدیل کنیم و عمر این شجره خبیثه و این غده سرطانی خطرناک ساخته شده به دست آمریکا و اسرائیل را به پایان برسانیم و جشن آن را در ایران و در بین همه منطقه اعلام کنیم». ۲۹ آبان و یک روز قبل از سررسید وعده سردار سلیمانی، درباره نابودی شجره خبیثه داعش، این گروهک تروریستی تکفیری پس از شکستی که از جبهه مقاومت در نبرد البوکمال خوردند، به صورت رسمی همه مراکز و پایگاه‌های خود را در خاک سوریه و عراق از دست دادند. فرماندهی میدانی نبرد البوکمال با شهید حاج قاسم سلیمانی بود.  


بزرگداشت سردار سپهبد شهید سلیمانی و همرزمان شهیدش با حضور رهبر معظم انقلاب برگزار شد.

به گزارش گروه ی خبرگزاری آنا، مراسم بزرگداشت سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس و دیگر شهیدان جنایت رژیم تروریستی آمریکا، با حضور رهبر معظم انقلاب در حسینیه‌ امام خمینی (ره)  برگزارگردید.

 


 

شهید محسن حججی که پس از ۲ روز اسارت به‌دست نیروهای تکفیری داعش به شهادت رسید، حرف‌های ناگفته خود را در وصیت‌نامه‌اش نوشته و این وصیت‌نامه هم‌اکنون به دست تمام ملت ایران رسیده است.

 

ادامه مطلب را نیز بخوانید


 

 سردار عوض شهابی‌فر در مراسمی که به یاد سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی در حسینیه ثارالله شهر یاسوج برگزار شد شهادت این سردار  را مصیبتی عظیم دانست و گفت: خدا به ما توفیق داد بعد از جنگ تحمیلی چند سالی از وجود این شخصیت بزرگوار بهره بردیم. شهید سلیمانی در دل همه از کوچک تا پیرزن و پیرمرد جای داشت.

 

ادامه مطلب رانیز بخوانید


1)بعد از ظهر یكی از روزهای پاییزی، كه تازه چند ماهی از شروع اولین سال تحصیلی ابتدایی عباس می گذشت، او را به محل كارم در بهداری شهرستان قزوین برده بودم. در اتاق كارم به عباس گفتم: پسرم پشت این میز بنشین و مشق هایت را بنویس.
سپس جهت تحویل دارو به انبار رفتم و پس از دریافت و بسته بندی، آنها را برای جدا كردن و نوشتن شماره به اتاق كارم آوردم. روی میز به دنبال مداد می گشتم. دیدم عباس با مداد من مشغول نوشتن مشق است. پرسیدم:
ـ عباس! مداد خودت كجاست؟
گفت: در خانه جا گذاشتم.
به او گفتم: پسرم! این مداد از اموال اداری است و با آن باید فقط كارهای مربوط به اداره را انجام داد. اگر مشق هایت را با آن بنویسی ، ممكن است در آخر سال رفوزه شوی.
او چیزی نگفت. چند دقیقه بعد دیدم بی درنگ مشق خود را خط زد و مداد را به من برگرداند. (راوی: مرحوم حاج اسماعیل بابایی، پدرشهید)

 

ادامه مطلب را نیز ببینید


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها